ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خدای سبحان می فرماید :
«إِذَا جَاءکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ» (منافقون/1)«چون منافقان نزد تو آیند گویند : «گواهی می دهیم که تو واقعاً پیامبر خدایی» و خدا[ هم] می داند که تو واقعاً پیامبر او هستی ، و خدا گواهی می دهد که مردم دو چهره سخت دروغ گویند (به گفته خود ایمان ندارند)»
از این آیه چنین فهمیده می شود که نفاق و منافق، به کسی اطلاق می شود که دارای دو چهره میباشد که ظاهرش با باطنش مغایرت دارد به آنچه که زباناً می گوید باطناً بدان اعتقاد و ایمان ندارد لذا خدای سبحان نبی اکرم(ص) را از منویات باطنی آنها باخبر میکند و هشدار می دهد که آنها انسانهای دروغگو می باشند .
واژه نفاق در اصطلاح به معنای مخفی کردن کفر و تظاهر به ایمان می باشد .این واژه گرچه عربی است اما عرب قبل از اسلام با چنین اصطلاحی آشنا نبود ، هر چند خود لفظ در میان آنان وجود داشته ولی اصطلاح نفاق به وجود آمده در دوره اسلامی است و برای اولین بار در قرآن استعمال نفاق به معنای کسی که «کفر» را پنهان داشته و خلاف آن را اظهار کند آمده است که عرب پیش از اسلام آن را بدین معنا به کار نمی برد .
واژه های« نفاق» و «منافق» واژه های عربی هستند . آن دو به زبان فارسی نیز وارد شده و به علت فزونی استعمال ، در شمار واژگان زبان فارسی قرار گرفته اند (سبحانی ،منشورجاویدقرآن، 4/9) .
از جمله معانی که فرهنگ لغت نویسان زبان عربی برای واژگان مذکور نوشته اند عبارت است از : «نََفَقَ الشَّیءُ مَضَی َونَفِدَ؛وَالنََّفََقُ الطَِّریقُ النافِذ ُ وَالسَّرَبُ فی الأرْض ِ النَّافِِذُ فیهِ، وَ مِنْهُ نا فِقَاءُ الْیَربُوع ِوَ مِنْهُ النِّفَاقُ وَ هُوَالدُّخُولُ فِی الشَّرع ِمِنْ بَابٍ وَ الْخُرُوجُ عَنْهُ مِن بَابٍ«راغب اصفهانی،502» .